آکادمی شتابدهی دکتر رضا لطفی

استراتژیست و ایده پرداز کسب و کار، بازاریابی، برندینگ و فروش

آکادمی شتابدهی دکتر رضا لطفی

استراتژیست و ایده پرداز کسب و کار، بازاریابی، برندینگ و فروش

آکادمی شتابدهی دکتر رضا لطفی

این بلاگ مکانی است برای اشتراک دانش و تجربه ام در زمینه آموزش، مشاوره (منتورینگ و کوچینگ سازمانی)، پژوهش و برگزاری رویداد با شما کارآفرینان، مدیران کسب و کارهای SME، بنیان گذاران استارت آپ ها و شرکت های دانش بنیان ملی و فراملی.
برای حل چالش ها و مسائل کسب و کارتان از جنس استراتژی، بازاریابی، برندینگ و فروش می توانید از منوی «تماس با من» و یا شماره همراه 09155119403 با من در تماس باشید.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

آخرین مطالب

مجموعه رهیافت های سنتی مدیریت شامل: 

1. مدیریت علمی؛ 2. اصول علم اداره یا نظریه فرایند مدیریت؛ و 3. نظریه بوروکراسی است. کلیه رهیافت های سنتی بر این فرض مشترک استوار هستند که انگیزه های مادی محرک افراد برای کار بوده و انسان ها به شکلی منطقی فرصت های مهیا شده برای خود را بررسی کرده و برای حداکثر نمودن منافع شخصی خود دست به هر اقدامی می زنند (رضائی به نقل از شرمرهورن، 1393). 


در ادامه تفکرهای سه گانه فوق بررسی شده اند:

تیلور نظریه پرداز مدیریت علمی بر انجام فعالیت های هر شغل به شکل علمی و تدوین قوانین حرکت برای انجام آن تأکید داشت (رضائی به نقل از شرموهورن، 1393). تحقیقات تیلور که به مطالعات حرکت و زمان معروف شد، ریشه در این باور وی داشت که کارایی در هر سازمان منوط به استفاده بهینه از منابع آن سازمان است. او معتقد بود هیچ سیستم یا برنامه مدیریتی، در صورت عدم توجه همزمان به رضایت کارفرما و کارگر موفق نخواهد شد. انتقاد اصلی که بر اصول مدیریت علمی تیلور وارد شد این بود که وی انسان ها را همانند ماشین فرض می کرد که باید از نیروی آنها به عنوان انرژی مکانیکی برای حداکثر کردن میزان تولید استفاده نمود (شیرازی، 1389).

رهیافت سنتی دوم که اصول علم اداره یا نظریه فرایند مدیریت نامیده می شود بر تلاش برای شناسایی و مستند سازی تجربیات مدیران موفق استوار بود. فایلول نظریه پرداز این حوزه، کل سازمان را در قالب پیکره ای واحد تجسم می نمود و ضمن تقسیم بندی فعالیت های سازمان به شش گروه مختلف، با توجه به روشن بودن ماهیت 5 وظیفه «فنی و تولید»، «بازرگانی و مبادله»، «مالی و بهینه سازی مصرف»، «ایمنی و حفاظت از اموال و افراد» و «حسابداری و تعیین وضیعت مالی»، تمرکز اصلی خود را بسط مفهوم فعالیت ششم یا «وظایف مدیریتی» بنا نهاد. او وظایف مدیریتی را مشتمل بر برنامه ریزی، سازماندهی، فرماندهی، هماهنگی و کنترل می دانست (رضائی، 1393). فایول بر خلاف تیلور، باور داشت اصول مدیریت جهان شمول نیستند، از این رو مدیران را انعاطف پذیری و اعتدال دعوت نمود (شیرازی، 1389).

نظریه بوروکراسی که از دل پژوهش ها و مطالعات ماکس وبر بیرون آمد، بر خلاف نظریه های سنتی قبلی که به اصول علمی مدیریت و کارایی برای حصول نتایج و اهداف سازمان توجه داشتند، به مسأله مهم تر یعنی چگونگی طراحی مناسب ساختار سازمان تأکید داشت. وبر معتقد بود که بوروکراسی قابلیت پیش بینی رفتار افراد و سازمان را افزایش می دهد و از نظر کارایی و قلمرو عملیات بر انواع دیگر سازمان ها برتری دارد (رضائی به نقل از هندرسون و پارسون، 1393). او در دفاع از ساختار بوروکراسی به تفکیک مفاهیم قدرت و اختیار پرداخت. قدرت به فرد و اختیار به مقام منتصب است. در نهایت وبر، سه نوع اختیار مشروع را شناسایی نمود که عبارت بودند از: اختیار سنتی، اختیار فرهمند و اختیار عقلانی-قانونی (شیرازی، 1389). 

منابع:

الوانی، مهدی (1391)، مدیریت عمومی، تهران: نشر نی.

رضائیان، علی (1393)، مبانی سازمان و مدیریت، تهران: سمت.

شیرازی، علی (1389)، مبانی سازمان و مدیریت، مشهد: به نشر.

میرزائی اهرنجانی، حسن (1393)، مبانی فلسفی تئوری سازمان، تهران: سمت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۶ ، ۲۰:۳۵
رضا لطفی

برای شناخت ماهیت فرایندها و مفاهیم سازمان و مدیریت، بررسی ریشه های تاریخی آن مفید خواهد بود. سیر تاریخی تکوین نظریه های سازمان و مدیریت به شناسایی دوره های عطف، مبتکر (عامل) و در نهایت به ماهیت ابتکار، اثر، فعالیت و رویداد می پردازد که از 5000 سال قبل از میلاد شروع می شود، به نقطه آغاز مدیریت علمی در سال 1911 میلادی رسیده و تا حال ادامه می یابد. به دلیل ماهیت پویای فرایندهای یادگیری، کسب تجربه و ارتباطات انسانی، دسته بندی سیر ایجاد و تکامل مکاتب نظری سازمان و مدیریت در دوره زمانی معین، امکان پذیر نمی باشد. در واقع نظریه های سازمان و مدیریت به طور پیوسته در عرصه های آزمون پژوهش و کاربرد مورد بررسی دوباره قرار گرفته و اصلاح می شوند (رضائیان، 1393). لذا، در موضوع نگرش تاریخی به موضوع سازمان و مدیریت، ضمن بیان سیر تحولات مدیریت، مکاتب مختلف و نظریه های خاص مرتبط با آن مطرح و در کنار بررسی تاریخی و موضوعی آن ارائه می گردد (الوانی، 1391).

ویلیام اسکات با پیروی از طبقه بندی تاریخی سه مکتب را در مدیریت مطرح نموده است. مکتب کلاسیک ها، مکتب نئوکلاسیک یا نهضت روابط انسانی و در نهایت مکتب سیستمی (الوانی به نقل از اسکات، 1391). اندیشمند دیگری، در طبقه بندی اولیه خود، مکاتب مدیریت را تحت شش عنوان ارائه نموده است که عبارتند از: 1. مکتب فرایندی یا وظیفه ای؛ 2. مکتب تجربی؛ 3. مکتب رفتار انسانی؛ 4. مکتب نظام اجتماعی؛ 5. مکتب نظریه تصمیم گیری؛ و 6. مکتب کمی و مقداری (الوانی به نقل از کونتز، 1391). گروه دیگری از صاحبنظران مدیریت، ضمن برشمردن سیر تحولات سازمان و مدیریت و بررسی مکاتب مختلف، این نظریات را در یک چارچوب واحد ارائه نموده اند. مکاتب ذکر شده در این مدل شامل: مکتب عقلایی سازمان، مکتب اصول گرایی، مکتب روابط انسانی و مکتب سیستم اقتضائی می باشند (الوانی به نقل از کوئین و همکاران، 1391).
 

منابع:
الوانی، مهدی (1391)، مدیریت عمومی، تهران: نشر نی.

رضائیان، علی (1393)، مبانی سازمان و مدیریت، تهران: سمت.

میرزائی اهرنجانی، حسن (1393)، مبانی فلسفی تئوری سازمان، تهران: سمت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۶ ، ۲۰:۳۲
رضا لطفی

مقدمه

پدیده های گوناگون جهان را می توان از دیدگاه های مختلف مطالعه و بررسی نمود. نقد و بررسی «پدیده اداره» نیز همچون سایر پدیده های تجربی قابلیت مطالعه از منظرهای متفاوت را دارا می باشد. با یک بررسی تاریخی از نظریه اداری از نگاه سطوح تجزیه و تحلیل، حداقل سه سطح متفاوت تجزیه و تحلیل قابل تشخیص است. اولین سطح تجزیه و تحلیل نظریه های سازمان سطح تحلیل کلان-اجتماعی است که به وسیله دانشمندان علوم اجتماعی صورت گرفته است. این سطح از تجزیه و تحلیل به پدیده سازمان نه به عنوان یک تشکیلات ساختاری خاص، بلکه مهم تر از آن به عنوان الگویی از سلطه که مشخصه نوع خاصی از قدرت است مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یکی از مهم ترین صاحبنظران در این سطح از تجزیه و تحلیل، ماکس وبر با نظریه بوروکراسی می باشد. در جریان توسعه نظریه اداری، دیوان سالاری یک «پدیده سازمانی» با ویژگی های فنی مخصوصی است که آن را از سایر تشکیلات اداری متمایز می نماید. تفاوت اصلی این سطح تحلیل با سطح قبلی حوزه قلمرو و بینش آن است. بنابراین، دومین سطح تجزیه و تحلیل نظریه اداری، سطح تحلیل سازمانی است. در نهایت، با نزول مباحث نظریه اداری از سطوح تحلیل قبلی به سطح تحلیل زیرسازمانی یا سطح کارگاهی می رسیم. نقطه مشترک همه صاحبنظران در این سطح تحلیل، توجه محدود و تعریف شده به بخش هایی از کل سازمان است بدون توجه به این که آن بخش چه تأثیراتی در تمامیت سازمان دارد. سطح سوم تحلیل، همان سطح انجام کار عملی مطالعات سازمان را شامل می شود (میرزائی اهرنجانی، 1393).

منبع:

میرزائی اهرنجانی، حسن (1393)، مبانی فلسفی تئوری سازمان، تهران: سمت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۶ ، ۲۰:۳۱
رضا لطفی