آکادمی شتابدهی دکتر رضا لطفی

استراتژیست و ایده پرداز کسب و کار، بازاریابی، برندینگ و فروش

آکادمی شتابدهی دکتر رضا لطفی

استراتژیست و ایده پرداز کسب و کار، بازاریابی، برندینگ و فروش

آکادمی شتابدهی دکتر رضا لطفی

این بلاگ مکانی است برای اشتراک دانش و تجربه ام در زمینه آموزش، مشاوره (منتورینگ و کوچینگ سازمانی)، پژوهش و برگزاری رویداد با شما کارآفرینان، مدیران کسب و کارهای SME، بنیان گذاران استارت آپ ها و شرکت های دانش بنیان ملی و فراملی.
برای حل چالش ها و مسائل کسب و کارتان از جنس استراتژی، بازاریابی، برندینگ و فروش می توانید از منوی «تماس با من» و یا شماره همراه 09155119403 با من در تماس باشید.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

جمعه, ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۴۰ ب.ظ

۰

نظریه های رهبری

جمعه, ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۴۰ ب.ظ

نظریه های رهبری

 

 

 

طبقه بندی های مختلفی برای نظریه های رهبری وجود دارد، یکی از کامل ترین این طبقه بندی ها که توسط پژوهشگران مختلف (ملک زاده، 1392 به نقل از جولیز و هیگس، 2003؛ هندی، 1982؛ پارتینگون، 2003) صورت پذیرفته است شامل 6 نظریه اصلی رهبری می باشد. این نظریه ها عبارتند از: (1) نظریه ویژگی های رهبری، (2) نظریه رفتاری یا سبک رهبری، (3) نظریه اقتضائی، (4) نظریه شایستگی رهبری، (5) نظریه هوش عاطفی و (6) نظریه رهبری کاریزماتیک. با توجه به اهمیت سه نظریه نخست که در بیشتر کتب و مقالات علمی مورد بررسی قرار گرفته اند، در ادامه این سه نظریه به تفصیل بحث شده اند.

 

 

1.     نظریه ویژگی های رهبری

 

 

 این نظریه تحت عناوین دیگری مانند نظریه خصیصه ای (شیرازی، 1389)، ویژگی های رهبری (ملک زاده، 1392) و خصوصیات و صفات رهبری (رضائیان، 1393) نیز ترجمه شده است. در این بررسی، عنوان ویژگی های رهبری بکاربرده شده است. شیرازی (1389) اشاره می کند که فرض رایج در میان مردم همواره این بوده که رهبری یک ویژگی ذاتی است. به عبارت دیگر، رهبران با ویژگی های رهبری به دنیا می آیند و لذا رهبری از جمله مهارت های قابل یادگیری نیست. سپس در تأیید گفته خود به سخن افلاطون اشاره می کند که می گوید:

 

 

            از بدو تولد، سرنوشت بعضی ها در فرماندهی، و بعضی دیگری در فرمانبرداری رقم زده می شود.

 

 

این موضوع فرضیه اصلی نظریه مردان بزرگ یا نظریه ویژگی های رهبری می باشد. محبوبیت این فرضیه موجب شد که اولین مطالعات علمی در مورد رهبری به ویژگی های رهبری معطوف شود و محققین صدها ویژگی یا صفت فیزیکی و ذهنی و شخصیتی برای رهبری مؤثر شناسایی کردند  (همان منبع). آنچه در مورد این نظریه تقریباً به اثبات رسیده است، میزان هوش و ذکاوت رهبران به عنوان یک ویژگی اصلی بوده است. در مورد سایر ویژگی ها، اتفاق نظری وجود ندارد و از آنجایی که رهبران بسیار موفق در سازمان ها وجود داشته اند که فاقد بسیاری از ویژگی های شناخته شده در مطالعات متعدد بوده اند، این نظریه برای تبیین رهبری محملی جامع و کامل به شمار نمی آید (الوانی، 1391).

 

 

 

 

2.     نظریه رفتاری یا سبک رهبری

 

 

محققان در مکتب رفتاری در پی تعیین رفتارهای رهبران یا سبک رهبری آنان برآمدند. بر خلاف نظریه قبلی، در نگاه این مکتب، رهبران می توانند ساخته شوند (ملک زاده، 1392). به طور کلی دو نوع رفتار رهبری در این مطالعات بررسی شد: رفتار آمرانه مبتنی بر وظیفه (سازمان گرا) و رفتار مبتنی بر روابط انسانی (انسان گرا). فرض مطالعات نظریه رفتاری بر این اساس بود که انتخاب هر سبک توسط رهبر به چگونگی طرز فکر و مفروضات وی درباره منشاء قدرت رهبری و طبیعت و فطرت انسان ها بستگی دارد؛ به این ترتیب که اگر رهبر قدرت خود را ناشی از مقام خودش بداند و انسان را موجودی ذاتاً تنبل و غیرقابل اعتماد تصور کند، رفتاری آمرانه و چنانچه قدرت خود را ناشی از حمایت پیروانش بداند و انسان را موجودی مسئولیت پذیر و قابل اعتماد تصور کند، رفتاری مشارکت جویانه و انسان گرا خواهد داشت. سایر سبک ها در حد وسط این دو رفتار نظر گرفته می شوند (رضائیان، 1393 به نقل از تاننبوم و اشمیت). از جمله نظریه پردازان مهم این دوره می توان به بلیک و موتن (شبکه مدیریت یا سبک سنج مدیریت) و لیکرت و همکاران اشاره نمود.

 

 

با وجود این که این دو نوع رفتار رهبری (وظیفه مدار و رابطه مدار) در تحقیقات بعدی تأیید شد، اما ارتباطی بین آنها با رهبری اثربخش پیدا نشد؛ زیرا برخی رهبران اثربخش بودند، اما در آنها وظیفه مداری یا رابطه مداری برجسته نبود و برعکس. در واقع اگر رفتار رهبری را نمودار ممتدی تصور کنیم که این دو رفتار در منتهی الیه آن قرار می گیرند، یک رهبر خوب دائماً بر روی این نمودار در حال حرکت است. محققین به تدریج دریافتند که رهبران، این دو رفتار را مطابق با شرایط و مقتضیات انتخاب می کنند. به عبارت دیگر، رفتار رهبری بستگی به عوامل گوناگون از جمله رهبر، پیروان و شرایط کاری دارد (شیرازی، 1389). این دیدگاه اساس مدل اقتضائی رهبری است که در ادامه بحث شده است.

 

 

3.     نظریه اقتضائی

 

 

چنانچه پیشتر اشاره شد، به دلیل نقایصی که در نظریات قبلی وجود داشت، عامل وضعیت و موقعیت به عنوان متغیری دیگر وارد مباحث رهبری شد. به آن دسته از نظریه هایی که به وضعیت و موقعیت های رهبری تأکید می کنند، نظریه های وضعیتی یا اقتضائی گویند. فرض اساسی همه این نظریه ها این است که: رهبری موفق هنگامی اتفاق می افتد که سبک رهبری با موقعیت (وضعیت) منطبق باشد. این نظریه ها بر انعاطف پذیری تأکید دارند (ملک زاده به نقل از زالی، 1392). نظریه های اقتضائیی رهبری عبارتند از: (1) نظریه اقتضائی فیدلر، (2) نظریه مسیر هدف، (3) نظریه یا مدل تصمیم گیری (نظریه رهبری مشارکتی) و (4) نظریه رهبری وضعیتی هرسی و بلانچارد.

 

 

نظریه های فوق، درجه کارایی و اثربخشی هر سبک خاص از رهبری را منوط به وجود اوضاع مناسب با آن می دانند و پیروان آنان بر این باور هستند که اساساً وجود سبک رهبری به گونه ای که بتواند به مثابه امری جهان شمول در تمامی زمینه های گوناگون موضوعیت داشته باشد، کاملاً منتفی است. براین اساس، چنانچه سبک یا الگوی رفتاری معینی از رهبری در وضعیت خاص به اثربخشی بینجامد، نمی توان انتظار داشت که همین الگو در دیگر وضعیت ها نیز اثربخش باشد (ملک زاده به نقل از سنجقی، 1392).

 

 

بحث و نتیجه گیری

 

 

بررسی مکاتب رهبری سه گانه فوق نشان می دهد، نظریه هایی که از دل این مکاتب بیرون آمده اند به نوعی تحت تأثیر مکاتب اصلی مدیریت و سیر تاریخی تحول مدیریت بوده اند. به وضوح مشاهده می شود مکتب ویژگی های رهبری تحت تأثیر مکتب کلاسیک مدیریت، نظریه سبک رهبری تحت تأثیر مکتب نئوکلاسیک ها به ویژه نظریه X و Y مک گریگور و در نهایت نظریات اقتضائی رهبری تحت تأثیر مکتب اقتضائی  مدیریت قرار دارد. در پایان باید یادآوری شود که بر اساس مطالعاتی که در سال های اخیر صورت پذیرفته، رهبران به دو دسته کلی تقسیم می شوند: (1) رهبران مبادله ای و (2) رهبران تحول گرا. از شش مکتب و نظریه ای که در ابتدای بحث فهرست وار به آنها اشاره شد، مکاتب سه گانه بررسی شده و مکتب شایستگی رهبری به رهبران مبادله ای توجه دارند. رهبران مبادله ای، پیروان خود را هدایت یا تحریک می کنند تا به باعث تأمین اهداف سازمان گردند. دو مکتب هوش عاطفی و رهبری کاریزماتیک بر رهبران تحول گرا تمرکز دارند. این رهبران الهام بخش و روحیه دهنده پیروان خود بوده و آنها را در مسیری هدایت می کنند که منافع سازمان را تأمین می کند (ملک زاده، 1392). تحولات بی سابقه در دانش، فناوری و کسب و کار موجب شده است که بحث برانگیختن انسان برای کسب مزیت رقابتی بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد، لذا سازمان ها تلاش می کنند از شیوه رهبری تحول گرا برای فعال نمودن هر چه بیشتر قابلیت های کارکنان خود استفاده کنند (شیرازی، 1389).

 

 

 

منابع  فارسی:

 

 

الوانی، مهدی (1391)، مدیریت عمومی، تهران: نشر نی.

 

 

رضائیان، علی (1389)، اصول مدیریت، تهران: سمت.

 

 

رضائیان، علی (1393)، مبانی سازمان و مدیریت، تهران: سمت.

 

 

شیرازی، علی (1389)، مبانی سازمان و مدیریت، مشهد: به نشر.

 

 

 

ملک زاده، غلامرضا (1392)، مباحثی در مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته، مشهد: اسفند.