آکادمی شتابدهی دکتر رضا لطفی

استراتژیست و ایده پرداز کسب و کار، بازاریابی، برندینگ و فروش

آکادمی شتابدهی دکتر رضا لطفی

استراتژیست و ایده پرداز کسب و کار، بازاریابی، برندینگ و فروش

آکادمی شتابدهی دکتر رضا لطفی

این بلاگ مکانی است برای اشتراک دانش و تجربه ام در زمینه آموزش، مشاوره (منتورینگ و کوچینگ سازمانی)، پژوهش و برگزاری رویداد با شما کارآفرینان، مدیران کسب و کارهای SME، بنیان گذاران استارت آپ ها و شرکت های دانش بنیان ملی و فراملی.
برای حل چالش ها و مسائل کسب و کارتان از جنس استراتژی، بازاریابی، برندینگ و فروش می توانید از منوی «تماس با من» و یا شماره همراه 09155119403 با من در تماس باشید.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

آخرین مطالب

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نظریه‌های مدیریت و سازمان» ثبت شده است

توماس کان در کتاب معروفش با نام ساختار انقلاب های علمی نظریه، از مفهوم پارادایم استفاده و نظریه جدیدی را مطرح می کند که در آن به جای این که پیشرفت های علمی را حاصل انباشت صرف تلاش های علمی بداند بر انقلابات علمی تأکید می کند که در مقاطعی روی می دهند و نقاط عطفی را در پیشرفت های علمی به وجود می آورند. به عبارتی، دانشمندان و محققانی که فعالیت ها و تلاش های علمی را عهده دار هستند، خود تابع چارچوب وسیع تری از یک بینش خاص قرار می  گیرند و در تحولات و حوادث تاریخی-اجتماعی هر دوره و مقطعی، یکی از بینش ها بر سایر بینش ها غلبه و حاکمیت پیدا می کند.

با توجه به مصرف کنندگی علم مدیریت از نظریه های علومی دیگر مانند جامعه شناسی، روانشناسی و اقتصاد، سرچشمه های پارادایم  های مدیریت را باید در این علوم جستجو کرد. سیر تحولات کلی پارادایم هایی که خاستگاه نظریه پردازی متفکران مدیریت می باشند را می توان به چهار محور کلان که حالت طیف گونه دارند دسته بندی نمود. این طبقه بندی شامل: (1) پارادیم کلاسیک؛ (2) پارادایم نئوکلاسیک سیستماتیک؛ (3) پارادایم اقتصائی و (4) پارادایم پست مدرن می باشد. این حوزه ها هیچ یک استقلال مطلق ندارند و به تعبیر کان از بحران ایجاد شده در پارادیم های قبلی بر می آیند. تعیین زمان شکل گیری این پارادایم ها مشکل است، زیرا هر پارادایم جدید در واقع از لایه هایی که پارادیم قبلی دچار بحران شده، بر می خیزد و تا مدت ها یک همپوشانی در افق های پارادیم مشاهده می گردد. این همپوشانی گاهی به گونه ای است که شکل گیری یک پارادایم جدید از طرف برخی صاحبنظران مورد شک و تردید قرار می گیرد و ادعا می شود آنچه که پارادایم جدید خوانده می شود، در واقع تداوم پارادیم قبلی است که در مرحله نقادی خود وارد شده است (خاکی، 1393). 

بحث و نتیجه گیری

 بطور خلاصه باید گفت پیگیری علم جاری و متعارف (پارادایم قبلی) تا زمانی که به شکلی رضایتمند قادر به تبیین پدیده های موجود است توسط اندیشمندان آن حوزه مورد استفاده قرار می گیرد، اما اگر در ضمن انجام کار با مشکلاتی مواجه شوند و با ابطال های آشکاری رو به رو شوند و از عهده رفع آن مشکلات برنیایند حالت بحران در علم ظهور می کند و پارادایم های موجود به چالش کشده خواهند شد. بروز این گونه بحران ها و بی قاعدگی ها، نیروی محرکه لازم برای ایجاد چارچوب های مفهومی ایده آل دیگری که جانشین چارچوب (پارادایم) قبلی می شود را فراهم نموده و در نهایت منجر به خلق پارادایم جدید می شود. در پایان باید توجه داشت که این نتایج نه از راه تعمق و تأمل بلکه به وسیله نوعی رویداد ناگهانی و طراحی نشده مانند تغییر ناگهانی در ذهنیات و حالات روحی حاصل می گردد.

منابع فارسی:

خاکی، غلامرضا (1393)، روش تحقیق در مدیریت (با رویکرد پیمایشی)،تهران: فوژان.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۶ ، ۲۰:۵۲
رضا لطفی

تعریف پارادایم

از نگاه مینک (1992)، پارادایم ارائه کننده یک دیدگاه جهانی است (کولین، 1996). همچنین، پارادایم ها به ساختارهای موجود در یک فرایند اشاره دارند (کولین به نقل از رید، 1996). در یک سطح اولیه، پارادایم مجموعه ای از فرضیات، نظریه ها و مدل ها را که به صورت مشترک در یک حوزه فعالیت مشخص پذیرفته شده اند، توضیح می دهد (کولین، 1996). پارادایم ها در حکم چارچوب مفهومی و مجموعه ای از خطوط راهنما برای مطالعات تجربی مورد بررسی می باشند. یک پارادیم رد شدنی نیست بلکه ممکن است، پارادایم دیگری که طرح جدیدی از محدوده مورد مطالعه ارائه می دهد آن را دچار بحران کرده و در نهایت پارادایم قدیمی جذب و واژگون می شود. دانشمندان برای فراگرفتن پارادایم، به فراگیری مجموعه ای از نظریه ها، روش ها و معیارها در ترکیبی پیچیده نیاز دارند. بنابراین زمانیکه پارادایم تغییر می کند، معمولاً هم در معیار تشخیص مشکلات و هم در راه حل های پیشنهادی تغییر رخ می دهد (خاکی به نقل از اسکات، 1393). 

منابع:

خاکی، غلامرضا (1393)، روش تحقیق در مدیریت (با رویکرد پیمایشی)،تهران: فوژان.

Collins, D. (1996), New Paradigms for Change? Theories of Organization and the Organization of Theories, Journal of Organization change, Vol. 9.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۶ ، ۲۰:۵۱
رضا لطفی

تأثیر دوران روشنگری، چه صریح و چه ضمنی بر فهم معاصر از نظریه کاملاً مشخص است. فهم معاصر از نظریه از افکار اندیشمندانی مانند بیکن، هابز، دکارت، کانت و دوران روشنگری نشأت گرفته است. در مفهوم جدید و به بیان ساده، نظریه مجموعه ای از قضایا درباره یک موضوع است. برای بیان اجمالی آنچه در فهم امروز ما از نظریه نفوذ داشته، گرایش های جدید در تعاریف نظریه، طبقه بندی انواع نظریه و تحلیل محتوای نظریه باید مورد بررسی قرار گیرد (میرزائی اهرنجانی، 1393). 

تعاریف گوناگون نظریه گرچه ممکن است در شرح و تفصیل با هم متفاوت باشند، ولی همه آنها در روش؛ چارچوب دوران روشنگری را تعقیب می کنند و نظریه در مفهوم معادل مکانیک های روش شناختی است. همچنین، ایجاد و گسترش مدل های طبقه بندی انواع نظریه ها یکی از موضوعات مطالعات معاصر است. مدل های طبقه بندی نیز مانند روش های تحلیل محتوا تا حدودی یک فهم مکانیکی از نظریه ها ارائه می نمایند. بازنگری از تحلیل محتوا نیز نشان می دهد، ایده نظریه در نوشتارهای جدید تا چه حد کارکردی شده است. از دیدگاه معاصر، نظریه مانند یک ماشین مکانیکی تلقی می شود که یا مستقیم از چند جزء مهم ترکیب شده و با یک ارتباط نزدیک شامل چند جزء مهم است. مقوله هایی که اجزاء مهم ترکیب یک نظریه را تشکیل می دهند یا در ارتباط نزدیک با اجزاء آن قرار دارند عبارتند از: (1) قوانین؛ (2) مفاهیم؛ (3) فرضیه ها و (4) پارادایم ها (همان منبع).

قوانین، الگوهای منظم حاکم در میان پدیده های خاص را بیان می کنند. مفاهیم اجزای اصلی ساختار نظریه اند و ویژگی های مشخص آن را نیز تعریف می کنند. فرضیه ها نماینگر سطح میانی و پل واسط میان یک نظریه خاص و دنیای پدیداری هستند که قرار است نظریه آن را توصیف کند. اگرچه نظریات از مبانی کلی نظری استنتاج می شوند ولی پس از آزمون و به طور مستقل یا با ترکیب با نظریه دیگر می توانند پیشنهاد تأیید یا رد نظریه اولیه را بدهند و یا احتمال صورتبندی نظریه های جدید را بدهند. در نهایت مقوله پارادایم است که رابطه بسیار نزدیک با نظریه دارد (همان منبع). در ادامه به بحث و بررسی مفهوم پارادایم و فرایند رسیدن به آن در علم مدیریت پرداخته شده است.

منبع:

میرزائی اهرنجانی، حسن (1393)، مبانی فلسفی تئوری سازمان، تهران: سمت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۶ ، ۲۰:۴۹
رضا لطفی

مطالعه مکاتب و نظریه های مختلف مدیریت نشان می دهد که پژوهشگران مدیریت در هر مقطع تاریخی، فراخور نیاز و ضرورت های آن دوره زمانی به ارائه نظریه پرداخته اند تا پاسخی مناسب برای مسائل همان دوره زمانی بیابند. از سوی دیگر، پژوهشگران بعدی با توجه به تقاضاهای محیط پویا و در حال تحول جوامع انسانی، سعی کردند نظریه های قبلی را به گونه ای توسعه دهند که برای شرایط جدید نیز قابل استفاده باشد. این تلاش ها به تنوع و تعدد روزافزون نظریه های مدیریت انجامیده است، به طوری که پس از دوره های کلاسیک، نئوکلاسیک و مدرن؛ قرن حاضر با پست مدرنیسم مدیرت روبرو است و مفاهیم جدیدی مانند دارایی های نامشهود، یادگیری، نوآوری و خلاقیت در مقابل مفاهیم سنتی مانند سرمایه، زمین و غیره مطرح می شود. در یک تحلیل و بررسی کلی باید گفت، در حالی که نظریه های دوره نئوکلاسیک و علوم رفتاری ناشی از نقد صاحبنظران به نتایج مطالعات دوره کلاسیک به ویژه نادیده گرفتن عامل انسانی بودند؛ نظریه سیستم ها به ساده انگاری های دوره های قبلی خاتمه داد و نقش عوامل متعدد و متقابل (داخلی و خارجی) را برای بررسی سازمان ضروری دانست. همچنین، نظریه اقتضائی به فرض جهان شمولی تحلیل ها و راه حل ها خط بطلان کشید. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۶ ، ۲۰:۴۲
رضا لطفی

بر مبنای نظریه سیستمی، سازمان را باید به عنوان یک کل نظام یافته در نظر گرفت (رضائی به نقل از کست و روزنویک، 1393).

این نظریه با در نظر گرفتن چارچوبی برای تجسم عوامل و متغیرهای داخلی و خارجی سازمان در قالب یک مجموعه واحد، به شناخت خرده سیستم ها، سیستم اصلی و ابر سیستم پیچیده محیط بر سازمان کمک می کند (رضائی، 1393). هر سیستم به عنوان یک سیستم باز در نظر گرفته می شود که ضمن فعالیت در یک فرایند مستمر تبدیل ورودی ها به خروجی ها با محیط خود نیز در تعامل است (رضائی به نقل از شرمرهورن، 1393). نظریه پردازان سنتی هنگام مطالعه سازمان، اجزاء آن را در نظر قرار می دادند و معتقد بودن کل سازمان برابر با اجزاء سازمان است، لذا سازمان را برحسب اجزاء آن تشریح می کردند، اما نظریه پردازان سیستمی بر این باورند که کل سیستم چیزی متفاوت از اجزاء آن است و هنگام مطالعه آن را به صورت کلی در نظر گرفته و ویژگی های اجزاء آن را تلفیق می کنند (رضائی به نقل از آلف، 1393). بارنارد پیشنهاد نمود که باید سازمان را به صورت کلی پیچیده و پویا مطالعه نمود (رضائی، 1393). بر مبنای این نگرش باید کلیه فرایندها و فعالیت های منظم اجزاء یک سیستم و چگونگی تعامل آنه با یکدیگر مد نظر قرار گیرند (رضائی به نقل از کلمن و پالمر، 1393).

رهیافت اقتضائی که گاهی رهیافت وضعیتی نیز نامیده می شود، بر اجتناب از اصول گرایی مطلق تأکید دارد (رضائی به نقل از فری و اسمیت، 1393). ضرورت مدیریت بر مبنای اقتضاء از این واقعیت ناشی می گردد که عملکرد مدیر هر زمان باید با توجه به موقعیت و مجموعه شرایط فعالیت وی ارزیابی شود (رضائی به نقل از جانسون و دیگران، 1393). در نتیجه، نظریه اقتضائی به جای آن که در پی شناسایی اصولی جهان شمول باشد که در هر موقعیتی کاربرد دارد، در تلاش است اصول منطبق با شرایط و ویژگی های موقعیت را شناسایی نماید (شیرازی، 1393)

منابع:

رضائیان، علی (1393)، مبانی سازمان و مدیریت، تهران: سمت.

شیرازی، علی (1389)، مبانی سازمان و مدیریت، مشهد: به نشر.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۶ ، ۲۰:۴۱
رضا لطفی