آکادمی شتابدهی دکتر رضا لطفی

استراتژیست و ایده پرداز کسب و کار، بازاریابی، برندینگ و فروش

آکادمی شتابدهی دکتر رضا لطفی

استراتژیست و ایده پرداز کسب و کار، بازاریابی، برندینگ و فروش

آکادمی شتابدهی دکتر رضا لطفی

این بلاگ مکانی است برای اشتراک دانش و تجربه ام در زمینه آموزش، مشاوره (منتورینگ و کوچینگ سازمانی)، پژوهش و برگزاری رویداد با شما کارآفرینان، مدیران کسب و کارهای SME، بنیان گذاران استارت آپ ها و شرکت های دانش بنیان ملی و فراملی.
برای حل چالش ها و مسائل کسب و کارتان از جنس استراتژی، بازاریابی، برندینگ و فروش می توانید از منوی «تماس با من» و یا شماره همراه 09155119403 با من در تماس باشید.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

آخرین مطالب

۲۱ مطلب با موضوع «مقالات و یادداشت‌ها» ثبت شده است

کان پارادایم را یک موفقیت فوق العاده علمی می داند که دارای دو ویژگی اساسی است: (1) به اندازه کافی نو و ابتکاری و (2) به اندازه کافی منعطف. این ویژگی ها باعث می شوند که فراتر از روش های معمول رقابت علمی، گروهی پایدار از طرفداران را برای تلاش های علمی جلب نماید و همکاری بسیاری از دانشمندان را که پارادایم قبلی را طرد و پارادایم جدید را انتخاب کرده اند فراهم کند. از سوی دیگر، رابطه پارادایم و نظریه هنوز تا حدودی مسأله دار است. با توجه به تعاریف و مطالب کان، پارادایم گاهی کلی تر از نظریه و در مواردی دیگر جزئی تر از آن است. پارادایم در مفهوم متافیزیکی آن یعنی متاپارادایم کلی تر و وسیع تر از نظریه است و نظریه یکی از الزامات ایجاد پارادایم است. وی معتقد است که نظریه محدودتر از آن است که به تنهایی بتواند دانشمندان را حول یک مطلب با هم جمع کند، زیرا اهل قلم و جامعه علمی برای استقرار یک هویت مشترک نیاز به مبنای شناختی مشترک، باور مشترک یا ماتریس نظام رشته ای دارند که نظریه به ایجاد هیچ کدام از آنها قادر نیست (میرزائی اهرنجانی، 1393).

منبع:

میرزائی اهرنجانی، حسن (1393)، مبانی فلسفی تئوری سازمان، تهران: سمت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۶ ، ۱۰:۴۵
رضا لطفی

توماس کان در کتاب معروفش با نام ساختار انقلاب های علمی نظریه، از مفهوم پارادایم استفاده و نظریه جدیدی را مطرح می کند که در آن به جای این که پیشرفت های علمی را حاصل انباشت صرف تلاش های علمی بداند بر انقلابات علمی تأکید می کند که در مقاطعی روی می دهند و نقاط عطفی را در پیشرفت های علمی به وجود می آورند. به عبارتی، دانشمندان و محققانی که فعالیت ها و تلاش های علمی را عهده دار هستند، خود تابع چارچوب وسیع تری از یک بینش خاص قرار می  گیرند و در تحولات و حوادث تاریخی-اجتماعی هر دوره و مقطعی، یکی از بینش ها بر سایر بینش ها غلبه و حاکمیت پیدا می کند.

با توجه به مصرف کنندگی علم مدیریت از نظریه های علومی دیگر مانند جامعه شناسی، روانشناسی و اقتصاد، سرچشمه های پارادایم  های مدیریت را باید در این علوم جستجو کرد. سیر تحولات کلی پارادایم هایی که خاستگاه نظریه پردازی متفکران مدیریت می باشند را می توان به چهار محور کلان که حالت طیف گونه دارند دسته بندی نمود. این طبقه بندی شامل: (1) پارادیم کلاسیک؛ (2) پارادایم نئوکلاسیک سیستماتیک؛ (3) پارادایم اقتصائی و (4) پارادایم پست مدرن می باشد. این حوزه ها هیچ یک استقلال مطلق ندارند و به تعبیر کان از بحران ایجاد شده در پارادیم های قبلی بر می آیند. تعیین زمان شکل گیری این پارادایم ها مشکل است، زیرا هر پارادایم جدید در واقع از لایه هایی که پارادیم قبلی دچار بحران شده، بر می خیزد و تا مدت ها یک همپوشانی در افق های پارادیم مشاهده می گردد. این همپوشانی گاهی به گونه ای است که شکل گیری یک پارادایم جدید از طرف برخی صاحبنظران مورد شک و تردید قرار می گیرد و ادعا می شود آنچه که پارادایم جدید خوانده می شود، در واقع تداوم پارادیم قبلی است که در مرحله نقادی خود وارد شده است (خاکی، 1393). 

بحث و نتیجه گیری

 بطور خلاصه باید گفت پیگیری علم جاری و متعارف (پارادایم قبلی) تا زمانی که به شکلی رضایتمند قادر به تبیین پدیده های موجود است توسط اندیشمندان آن حوزه مورد استفاده قرار می گیرد، اما اگر در ضمن انجام کار با مشکلاتی مواجه شوند و با ابطال های آشکاری رو به رو شوند و از عهده رفع آن مشکلات برنیایند حالت بحران در علم ظهور می کند و پارادایم های موجود به چالش کشده خواهند شد. بروز این گونه بحران ها و بی قاعدگی ها، نیروی محرکه لازم برای ایجاد چارچوب های مفهومی ایده آل دیگری که جانشین چارچوب (پارادایم) قبلی می شود را فراهم نموده و در نهایت منجر به خلق پارادایم جدید می شود. در پایان باید توجه داشت که این نتایج نه از راه تعمق و تأمل بلکه به وسیله نوعی رویداد ناگهانی و طراحی نشده مانند تغییر ناگهانی در ذهنیات و حالات روحی حاصل می گردد.

منابع فارسی:

خاکی، غلامرضا (1393)، روش تحقیق در مدیریت (با رویکرد پیمایشی)،تهران: فوژان.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۶ ، ۲۰:۵۲
رضا لطفی

تأثیر دوران روشنگری، چه صریح و چه ضمنی بر فهم معاصر از نظریه کاملاً مشخص است. فهم معاصر از نظریه از افکار اندیشمندانی مانند بیکن، هابز، دکارت، کانت و دوران روشنگری نشأت گرفته است. در مفهوم جدید و به بیان ساده، نظریه مجموعه ای از قضایا درباره یک موضوع است. برای بیان اجمالی آنچه در فهم امروز ما از نظریه نفوذ داشته، گرایش های جدید در تعاریف نظریه، طبقه بندی انواع نظریه و تحلیل محتوای نظریه باید مورد بررسی قرار گیرد (میرزائی اهرنجانی، 1393). 

تعاریف گوناگون نظریه گرچه ممکن است در شرح و تفصیل با هم متفاوت باشند، ولی همه آنها در روش؛ چارچوب دوران روشنگری را تعقیب می کنند و نظریه در مفهوم معادل مکانیک های روش شناختی است. همچنین، ایجاد و گسترش مدل های طبقه بندی انواع نظریه ها یکی از موضوعات مطالعات معاصر است. مدل های طبقه بندی نیز مانند روش های تحلیل محتوا تا حدودی یک فهم مکانیکی از نظریه ها ارائه می نمایند. بازنگری از تحلیل محتوا نیز نشان می دهد، ایده نظریه در نوشتارهای جدید تا چه حد کارکردی شده است. از دیدگاه معاصر، نظریه مانند یک ماشین مکانیکی تلقی می شود که یا مستقیم از چند جزء مهم ترکیب شده و با یک ارتباط نزدیک شامل چند جزء مهم است. مقوله هایی که اجزاء مهم ترکیب یک نظریه را تشکیل می دهند یا در ارتباط نزدیک با اجزاء آن قرار دارند عبارتند از: (1) قوانین؛ (2) مفاهیم؛ (3) فرضیه ها و (4) پارادایم ها (همان منبع).

قوانین، الگوهای منظم حاکم در میان پدیده های خاص را بیان می کنند. مفاهیم اجزای اصلی ساختار نظریه اند و ویژگی های مشخص آن را نیز تعریف می کنند. فرضیه ها نماینگر سطح میانی و پل واسط میان یک نظریه خاص و دنیای پدیداری هستند که قرار است نظریه آن را توصیف کند. اگرچه نظریات از مبانی کلی نظری استنتاج می شوند ولی پس از آزمون و به طور مستقل یا با ترکیب با نظریه دیگر می توانند پیشنهاد تأیید یا رد نظریه اولیه را بدهند و یا احتمال صورتبندی نظریه های جدید را بدهند. در نهایت مقوله پارادایم است که رابطه بسیار نزدیک با نظریه دارد (همان منبع). در ادامه به بحث و بررسی مفهوم پارادایم و فرایند رسیدن به آن در علم مدیریت پرداخته شده است.

منبع:

میرزائی اهرنجانی، حسن (1393)، مبانی فلسفی تئوری سازمان، تهران: سمت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۶ ، ۲۰:۴۹
رضا لطفی

مطالعه مکاتب و نظریه های مختلف مدیریت نشان می دهد که پژوهشگران مدیریت در هر مقطع تاریخی، فراخور نیاز و ضرورت های آن دوره زمانی به ارائه نظریه پرداخته اند تا پاسخی مناسب برای مسائل همان دوره زمانی بیابند. از سوی دیگر، پژوهشگران بعدی با توجه به تقاضاهای محیط پویا و در حال تحول جوامع انسانی، سعی کردند نظریه های قبلی را به گونه ای توسعه دهند که برای شرایط جدید نیز قابل استفاده باشد. این تلاش ها به تنوع و تعدد روزافزون نظریه های مدیریت انجامیده است، به طوری که پس از دوره های کلاسیک، نئوکلاسیک و مدرن؛ قرن حاضر با پست مدرنیسم مدیرت روبرو است و مفاهیم جدیدی مانند دارایی های نامشهود، یادگیری، نوآوری و خلاقیت در مقابل مفاهیم سنتی مانند سرمایه، زمین و غیره مطرح می شود. در یک تحلیل و بررسی کلی باید گفت، در حالی که نظریه های دوره نئوکلاسیک و علوم رفتاری ناشی از نقد صاحبنظران به نتایج مطالعات دوره کلاسیک به ویژه نادیده گرفتن عامل انسانی بودند؛ نظریه سیستم ها به ساده انگاری های دوره های قبلی خاتمه داد و نقش عوامل متعدد و متقابل (داخلی و خارجی) را برای بررسی سازمان ضروری دانست. همچنین، نظریه اقتضائی به فرض جهان شمولی تحلیل ها و راه حل ها خط بطلان کشید. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۶ ، ۲۰:۴۲
رضا لطفی